محمدجوادمحمدجواد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

محمدجواد گلم

روايت جانسوز از امام رضا عليه‌السلام براي محرم

1390/9/6 15:51
نویسنده : مامان و بابا
296 بازدید
اشتراک گذاری



درباره امام حسین(علیه السلام)

اولین کلمه‏ای که به زبان امام حسین جاری شد

از امام باقر علیه ‏السلام روایت می‏کنند که در دوره کودکی امام حسین علیه ‏السلام کمی دیر زبان به سخن گفتن گشود و این امر این نگرانی را به وجود آورده بود که مبادا او از نعمت حرف زدن محروم باشد؛ تا این‏که روزی به همراه پیامبراکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم به مسجد آمد و در نماز جماعت آن حضرت شرکت کرد. وقتی پیامبر اکرم صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم شروع به نماز کردند و تکبیر نماز را گفتند، حضرت حسین علیه ‏السلام نیز تکبیر گفتند. این اوّلین سخنی بود که از زمان تولد از زبان آن‏حضرت شنیده شد. بدین ترتیب اوّلین کلمه‏ای که امام حسین علیه ‏السلام بر زبان راندند لفظ مبارک «الله اکبر» بود. وقتی پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم صدای تکبیر امام حسین علیه‏السلام را شنیدند دوباره تکبیر گفتند و باز امام حسین علیه ‏السلام آن را تکرار کردند و به این ترتیب به‏دنبال رسول‏خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم امام حسین علیه ‏السلام هفت مرتبه تکبیر گفتند.

از پیامبر چه شنیدی

روزی به امام حسین علیه ‏السلام گفته شد که از رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه و‏آله ‏وسلم چه شنیدی؟ آن‏حضرت در ضمن سخنانی طولانی فرمودند: از پیامبر خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله ‏وسلم شنیدم که می‏فرمود: «خداوند تبارک و تعالی کارهای مهم و بزرگ را دوست دارد و کارهای پست و حقیر را نمی‏پسندد».

ادب حسنین علیه‏السلام

امام حسن علیه ‏السلام و امام حسین علیه ‏السلام مصداق کامل ادب بودند. نقل می‏کنند که وقتی امام حسن علیه ‏السلام در زمان حیات پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم می‏خواستند پدر بزرگوارشان را صدا بزنند با تعبیر «یا اباالحسین» صدا می‏کردند و امام حسین علیه‏السلام آن‏حضرت را «اباالحسن» می‏خواندند و هر دو رسول‏خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم را پدر صدا می‏کردند. اما چون رسول‏خدا صلی ‏الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم رحلت کردند آن دو بزرگوار علی علیه ‏السلام را پدر خواندند.

آموزش وضو

در دوران کودکی روزی امام حسن علیه‏ السلام و امام حسین علیه ‏السلام دیدند که پیرمردی وضو می‏گیرد، اما وضوی او اشکال دارد. برای آن‏که او را متوجه اشتباه خود کنند و در عین حال به گونه‏ای این کار را انجام دهند که پیرمرد ناراحت نشود، هر دو جلو آمدند و به پیرمرد گفتند: «تو بین ما قضاوت کن که کدام‏یک از ما دو نفر وضویمان کامل است». آن گاه هر دو شروع به وضو گرفتن کردند. وقتی وضوی آن دو تمام شد، پیرمرد متوجه اشتباه خود شد و رو به آن دو کرد و گفت: «وضوی هر دوی شما کامل است و وضوی من درست نبود. اکنون شیوه صحیح وضو گرفتن را از شما بزرگواران آموختم».

خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام در روز تولّد

اسماء بنت عمیس می‏گوید: وقتی پس از تولد امام حسین علیه‏السلام او را به نزد رسول‏خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم بردم آن‏حضرت او را در آغوش گرفت و شروع به گریستن کرد. عرض کردم: یا رسول الله، چرا گریه می‏کنید؟ آن‏حضرت فرمودند: «روزی این فرزندم را گروهی از افراد ستمگر امت من خواهند کشت. خداوند شفاعتم را شامل حال آنها نکند». آن‏گاه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم اضافه کردند: «ای اسماء، مبادا این خبر را به دخترم فاطمه بگویی. او در وضعی است که این خبر برای او بسیار دردناک و غم‏انگیز خواهد بود».

نقش نگین امام حسین علیه‏السلام

از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است که نقش نگین انگشتر امام حسین علیه‏السلام عبارت «الحمداللّه» بوده است. از امام رضا علیه‏السلام نقل شده است که نقش نگین انگشتر امام حسین علیه‏السلام «اِنّ اللّهَ بالِغُ اَمْرِهِ» بوده است. این دو نقل تعارضی با هم ندارند؛ زیرا ممکن است آن‏حضرت چند انگشتری داشته‏اند و هر یک از روایات مذکور به یکی از آنها اشاره دارند.

تأثیر شهادت امام حسین علیه‏السلام در قلب‏ها

پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم در توصیف تأثیر شهادت امام حسین علیه‏السلام در دل‏های مؤمنان می‏فرماید: «شهادت حسین علیه‏السلام در دل انسان‏های با ایمان چنان حرارت و تأثیر عمیقی به جای می‏گذارد که هرگز رو به سردی نمی‏گراید».

امام حسین علیه‏السلام جگر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از امام حسین علیه‏السلام با تعابیر مختلفی چون «یکی از جوانان بهشت»، «گل پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم » و «محبوب من» و «فرزندم» و... یاد کرده‏اند و نهایت محبت خویش را به آن‏حضرت از این طریق بیان کرده‏اند: «یا بُنیَّ انّک لَکَبِدی طُوبی لِمَن اَحَبَّک و اَحَبّ ذُرّیتَک؛ ای پسرم، تو جگر منی. خوشا به حال آن که تو را و ذریّه تو را دوست بدارد».

حسنین علیه‏السلام امامند

رسول‏خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم بارها می‏فرمودند: «حسن علیه‏السلام و حسین علیه‏السلام امامند، چه برای برطرف کردن ستم قیام کنند و چه به سبب فراهم نبودن اوضاع قیام نکنند. پیروی از آن‏دو واجب، و مخالفت و ستیز با آنها دشمنی با من، و دوستی با آنها دوستی با من است».

آخرین سخنان امام حسین علیه‏السلام

بنابر نقلی کلماتی که امام حسین علیه‏السلام پس از بر زمین افتادن در قتلگاه کربلا به زبان جاری ساختند، عبارت بوده است از: «الهی رِضا بِقَضائِک، صَبرا عَلی بَلائِک، تَصْدیقا لِاَمْرِک، لامَعْبوُدَ سِواکَ؛ خدایا به حکم تو راضی‏ام؛ بر بلای تو صابرم؛ دستورهایت را تصدیق می‏کنم؛ و جز تو معبودی نیست».

نترسیدن از تهدید

عَقْبَة بن سَمْعان می‏گوید: «از مدینه تا مکه و از مکه تا عراق و تا لحظه شهادت حسین علیه ‏السلام حضور داشتم. خطبه ‏ها، گفتگوها و سخنان و احتجاجات او را شنیدم. او هرگز حاضر به بیعت و تسلیم نشد و هرگز سخنی از او مبنی بر این‏که بگذارید بروم، از او شنیده نشد، مگر برای اتمام حجّت». آن‏حضرت شجاعت و بلندنظری داشت، روح او کریم و بزرگوار بود، دارای شهامت و حمیّت بود و لحظه‏ای تسلیم ستم نشد. آن همه توطئه، آن همه محاصره، ترور مؤمنان و صحابه پیامبر و داستان مسمومیّت برادرش امام مجتبی علیه‏السلام هرگز او را مرعوب نکرد و مانع ادامه راه او نشد و حتی لحظه‏ای هرچند کوتاه، تسلیم تهدیدها و تطمیع‏های دشمن نشد.

مرقد امام حسین علیه‏السلام در گذر تاریخ
تعدی ناپاکان به قبر امام حسین علیه‏السلام

در زمان هارون الرشید، زیارت امام حسین علیه‏السلام چنان رایج بود که حرم ایشان از جمعیت موج می‏زد و در آن مکان پیوسته ازدحام عجیبی بود. این موضوع، باعث ترس هارون الرشید شد. ترس وی از آن بود که مبادا مردم در اثر این اجتماع و ازدحام و زیارت، به اولاد امیرالمؤمنین علیه‏السلام رغبت و علاقه نشان دهند و بدین ترتیب، حکومت و خلافت از عباسیان به علویان منتقل شود. از این رو، به والی کوفه فرمانی فرستاد. والی کوفه نیز پیرو نامه هارون، قبر امام حسین علیه‏السلام را خراب کرد و اطراف آن ساختمان ساخت و بر زمین‏های آن مزارعی راه‏اندازی کرد.

حسین علیه‏السلام ، آرام جان‏ها

با تخریب مرقد مطهر امام حسین علیه‏السلام در زمان هارون الرشید، علاقه مردم از زیارت آن امام هرگز بریده نشد. بی‏توجهی خلفای پس از هارون الرشید نیز این امر را تشدید کرد؛ تا اینکه در زمان متوکل، به او خبر دادند که مردم به زیارت قبر حسین بن علی علیه‏السلام می‏آیند و اجتماع می‏کنند. متوکل لشگری فرستاد و آنجا را خراب کردند، ولی مردم در موسم زیارت، باز هم جمع می‏شدند و حتی از کشته شدن باکی نداشتند. آنان می‏گفتند: «اگر همه ما کشته شویم باز هم بازماندگان و نسل‏های پس از ما به زیارت خواهند آمد».

نشانه قبر حضرت

در کنار قبر نورانی امام حسین علیه‏السلام ، درخت سِدری بود که علامت و نشانه قبر بود و مردم به وسیله آن قبر را می‏شناختند. ناپاکان دولت عباسی هنگام تخریب مرقد امام حسین علیه‏السلام آن درخت را نیز از ریشه درآورند. وقتی این خبر به گوش جریر یکی از صحابه پیامبر رسید، تکبیر گفت و شگفت‏زده شد؛ زیرا در حدیث معروفی از روسل خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم شنیده بود که آن حضرت سه مرتبه فرموده بودند: «خدا، قطع کننده درخت سِدر را لعنت کند». جریر پس از شنیدن آن خبر گفت: «الان معنای حدیث را فهمیدم».

جنایت عباسیان

متوکل، خلیفه عباسیان، پس از تخریب مرقد مطهر امام حسین علیه‏السلام ، دستور داد بر سر راه‏ها افراد مسلحی را بگمارند تا هر کس به زیارت امام حسین علیه‏السلام برود او را بکشند یا آن‏قدر شکنجه دهند تا بمیرد. آنان آن‏قدر جنایت کردند که شاعر عرب زبان درباره آنان گفت: «به خدا سوگند! اگر بنی‏امیه فرزند دختر رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را مظلومانه کشتند، پس پسرعموهای ایشان (یعنی بنی‏عباس) همانند آنان جنایت کردند. آنان قبر او را ویران ساختند. بنی‏عباس افسوس خوردند که نتوانستند در قتل حسین بن علی علیه‏السلام شرکت کنند. از این رو، به قبر پاکش یورش آوردند و او را در آرامگاهش دنبال کردند».

عطر تربت حسینی

متوکل، خلیفه عباسیان، پس از تخریب مرقد امام حسین علیه‏السلام به هیچ کس اجازه زیارت آن حضرت را نمی‏داد و با زائران به شدت برخورد می‏کرد. یکی از عاشقان حسینی که در آن زمانه می‏زیست، چنین می‏گوید: مدتی طولانی بود که به زیارت نرفته بودم. تصمیم گرفتم خود را به خطر اندازم و به زیارت روم. مرد عطر فروشی نیز با من همراه شد. روزها پنهان بودیم و شب‏ها راه می‏رفتیم. نیمه شبی از میان دو پاسگاه که در خواب بودند عبور کردیم و خود را به سر قبر امام حسین علیه‏السلام رساندیم. هنگامی که خود را به روی آن انداختیم، بوی خوشی از آن به مشام ما رسید که هرگز مانند آن را در عطرها ندیده بودیم. من به آن عطر فروش که همراهم بود، گفتم: «این بوی چیست؟» او گفت: «به خدا من عطری مانند آن نبوییده‏ام».

کرامت قبر حسین علیه‏السلام

کرامات امام حسین علیه‏السلام تنها به زمان حیات آن حضرت محدود نمی‏شود، بلکه پس از شهادت ایشان نیز، افزون بر شفای بیماران و برآورده شدن حاجات، کراماتی از قبر مطهر و نورانی آن حضرت آشکار شده است. یکی از کسانی که از سوی متوکل، مأمور ویران‏سازی مرقد امام حسین علیه‏السلام بود، می‏گوید: «هنگامی که متوکل مرا برای ویران کردن قبر حسین علیه‏السلام فرستاد، به آن ناحیه رفتم، و دستور دادم گاوها را بر قبرها براندند، ولی وقتی به قبر حسین رسیدند، بر آن عبور نکردند. من با عصا به آنها زدم تا اینکه عصا در دستم شکست، ولی به خدا از قبرش نگذشتند و بر آن گام ننهادند».

برخی از آثار نهضت عاشور

گرچه در ماجرای نهضت عاشورا امام حسین علیه‏السلام و یاران باوفایش به ظاهر شکست خوردند، اما از توجه به دست‏آوردهای این واقعه به خوبی معلوم می‏شود که پیروز واقعی امام حسین علیه‏السلام است. آن‏حضرت با انتخاب شهادت و جنگ با دشمن موجب شد که:
1. اسلام از نابودی حتمی که در پی سلطه یزید پیش می‏آمد نجات یافت؛
2. نفوذ دینی و سیاسی بنی‏امیّه بر افکار عمومی قطع شد؛
3. روح مبارزه با ستم در رگ‏های آحاد جامعه اسلامی از نو به جریان افتاد؛
4. روحیه شهادت‏طلبی و صبر و مقاومت را در مردم تقویت کرد؛
5. بیداری مردم و تقویت مسئولیت اجتماعی را در آنها موجب شد؛
6. الگویی عینی برای نهضت‏های آزادی‏بخش به وجود آورد؛
7. اسباب نابودی حکومت ستمگر یزید را فراهم کرد؛
8. زمینه شناخت بیشتر امامت را فراهم ساخت.

رمز جاودانگی عاشور

ویژگی‏های خاصی که نهضت امام حسین علیه‏السلام داشت موجب شد که این حرکت بزرگ همیشه ماندگار باشد. در پاسخ به این پرسش که «چه عواملی موجب جاودانگی این نهضت شد؟» پاسخ‏های مختلفی بیان شده که از جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
1. خدایی بودن نهضت؛ یعنی امام حسین علیه‏السلام و اصحابش در این قیام و مبارزه بزرگ انگیزه الهی داشتند و هدفشان حمایت از دین و احیای احکام آن بود؛
2. رهبری بی‏نظیر امام حسین علیه‏السلام ؛
3. تلاش‏های اهل‏بیت علیه‏السلام پس از حادثه کربلا؛
4. اهتمام شیعیان به پاسداری از دست‏آوردهای انقلاب عاشورا و پافشاری بر زنده نگه‏داشتن خاطره عاشورا در طول تاریخ؛
5. کیفیّت خود حادثه عاشورا و وجود مردان شجاع و فداکار و بااخلاص و مؤمن از یک سو و دژخیم‏های حیوان‏صفت که اثری از خوی انسانی و اخلاق شایسته در آنها دیده نمی‏شود و از ارتکاب هرگونه جنایت و رذالت خودداری نکردند، از سوی دیگر.

اهداف قیام امام حسین علیه‏السلام

در مجموعه سخنان امام حسین علیه‏السلام و اصحاب فداکارش و همین‏طور روایات اهل‏بیت علیه‏السلام به برخی از اهداف قیام جاودانه عاشورا اشاره شده است. برخی از اموری که هدف قیام امام حسین علیه‏السلام ذکر شده‏اند، عبارتند از:
1. زنده کردن اسلام و پاسداری از دست آوردهای آن؛
2. آگاه کردن مردم از ماهیّت واقعی زمام‏دارانی چون یزید؛
3. احیای سنت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و سیره علی علیه‏السلام ؛
4. اصلاح وضع جامعه اسلامی و از بین بردن فسادهای ناشی از حاکمیت ستمگران؛
5. آزادسازی مسلمانان از سلطه زر و زور و تزویر؛
6. حاکمیّت بخشیدن به مجموعه تعالیم اسلامی و فراهم کردن زمینه رشد و تربیت انسان‏های صالح؛
7. از بین بردن بدعت‏ها و کج‏روی‏ها؛
8. تقویت اراده امت اسلامی و ترویج روحیه سلحشوری و جوان‏مردی در بین آحاد جامعه اسلامی.

عزاداری برای امام حسین علیه‏السلام

برپایی مراسم عزاداری برای امام حسین علیه‏السلام علاوه بر زنده نگه‏داشتن خاطره شهید کربلا و تقویت روحیه مسئولیت‏پذیری و نشان دادن احساسات پاک انسان‏های با ایمان نسبت به اهل‏بیت علیه‏السلام و ارزش‏های متعالی، نوعی اعتراض به ستمگران و حمایت از مستضعفان و مظلومان است. این امر حسّ عدالت‏خواهی و انتقام‏جویی از ستمگران و ظالمان را تقویت می‏کند و باعث وحدت و یک‏دلی نیروهای مؤمن و متعهد می‏شود. هم‏چنین عزاداری برای امام حسین علیه‏السلام سبب می‏شود که شور و عاطفه از شعور و شناخت برخوردار شود و مکتب عاشورا به مانند فکری سازنده و حادثه‏ای الهام‏بخش هموار تأثیر خود را حفظ کند و در نهایت عزاداری، احیای خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلومیت اهل‏بیت علیه‏السلام به گوش تاریخ است.

برخی از شعارهای عاشور

در روز عاشورا و قبل و بعد از آن جملات بسیار ارزشمندی از امام حسین علیه‏السلام و یاران شجاع و فداکارش بیان شده است که هریک اهداف و پیام‏های آموزنده و هشدارهای حیات‏بخشی را گوش‏زد می‏کنند که توجه به آنها در طول حیات بشر آموزنده است. برخی از آن سخنان نورانی را با هم مرور می‏کنیم:
1. مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است.
2. اگر دین ندارید و از معاد نمی‏ترسید، دست کم در دنیا آزادمرد باشید.
3. مرگ بهتر از تحمل ننگ و ننگ بهتر از داخل شدن در آتش دوزخ است.
4. محال است که تن به پستی بدهیم.
5. خشنودی خداوند خشنودی ماست. ما بر بلا و امتحان او صبر می‏کنیم.
عاشورا و امر به معروف و نهی از منکر
از جمله اهداف مهم حماسه خونین کربلا احیای عنصر امر به معروف و نهی از منکر است. امام حسین علیه‏السلام در وصیتی که به برادر بزرگوارشان محمد حنفیّه می‏نویسند، در این باره چنین می‏فرمایند: «من نه به سبب خودخواهی یا خوشگذرانی و نه برای ایجاد فساد و ترویج ستمگری قیام کرده‏ام؛ بلکه انگیزه من از قیام انجام دادن تکلیف «امر به معروف و نهی از منکر» است. می‏خواهم از این طریق اصلاحاتی را در امت جدم رسول‏خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم انجام دهم و روش من روش رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و پدرم علی بن ابیطالب علیه‏السلام است».
بر همین اساس در زیارت آن‏حضرت تصریح می‏کنیم: «اشهد انّک... اَمَرتَ بِالمعروف و نَهَیتَ عن المنکر و جاهدتَ فی سبیلِ‏اللهِ حتی اَتاکَ الیقین؛ شهادت می‏دهم که تو امر به معروف و نهی از منکر کردی و آن‏گونه در راه خدا به جهاد پرداختی که به یقین کامل دست یافتی».

کرامات امام حسین علیه‏ السلام
نفس مسیحایی امام حسین علیه‏السلام

یکی از یاران امام حسین علیه ‏السلام به نام یحیی می‏گوید: خدمت آن حضرت بودیم. جوانی گریان وارد شد. حضرت فرمود: «چرا گریه می‏کنی؟» جوان گفت: «اکنون مادرم بدون وصیت از دنیا رفت. او مالی دارد و به من گفته بود که درباره آن اقدامی نکنم تا خبر دهد». حضرت فرمود: «به سوی او برویم» جنازه در اتاق بود. حضرت دعا کرد که او زنده شود و وصیت کند. پس خداوند او را زنده کرد و زن شهادت گویان برخاست و نشست. چون نگاهش به امام حسین علیه‏السلام افتاد گفت: «مولای من! داخل شو و هر دستوری داری بفرما». حضرت داخل شد و فرمود: «رحمت خدا بر تو باد! وصیت کن». زن گفت: یک سوم اموالم را برای شما قرار دادم تا به هر یک از دوستانت که خواستی بدهی و دو سوم دیگر ـ اگر پسرم از دوستان شما است ـ برای او باشد و گرنه از او باز پس گیر». سپس آن زن از امام حسین علیه‏السلام درخواست کرد تا بر جنازه او نماز بخواند. و بدین ترتیب، امام حسین علیه‏السلام اعجازی مسیح‏گونه از خود به یادگار گذاشت.

خاطره کودکی امام باقر علیه‏السلام

زُراره، از یاران امام پنجم می‏گوید: به امام باقر علیه‏السلام عرض کردم: «آیا شما امام حسین علیه‏السلام را درک کرده‏اید؟» حضرت فرمود: «آری، به یاد دارم در مسجد الحرام با او بودم که ناگهان در مسجد سیل آمد. مردم روی مقام ابراهیم می‏ایستادند. برخی از مردم نیز از مسجد بیرون می‏رفتند و می‏گفتند: «مقام را آب برد» و بعضی می‏گفتند: «مقام، به جای خود است» امام حسین علیه‏السلام به من فرمود: «اینها چه می‏کنند؟» گفتم: «می‏ترسند سیل مقام را ببرد». فرمود: با صدای بلند بگو: خداوند، مقام را نشانه قرار داده است و از بین نخواهد رفت». پس مردم آرام شدند.

شفای بیمار

اولیای خدا، در پیشگاه او کمال احترام و آبرو را دارند؛ تا آنجا که اگر از خدا چیزی را بخواهند، برآورده می‏شود. امام حسین علیه ‏السلام نیز که در پیشگاه خدای سبحان جایگاه ویژه‏ای دارد و به برکت وجود آن حضرت و قدم‏های ایشان بسیاری از حاجت‏های مردم برآورده می‏شد. آورده‏اند، یکی از مسلمانان به سختی در آتش تب می‏سوخت. امام حسین علیه ‏السلام به عیادت او رفت. همین که از در خانه وارد شد، بیمار از تب رهایی یافت. آن حضرت کنار بستر بیمار نشست و احوال او را پرسید. بیمار عرض کرد: «از قدم مبارک شما بسیار خشنودم که آمدید و به برکت قدم شما، تب من برطرف شد». امام حسین علیه ‏السلام فرمود: «به خدا سوگند! پروردگار چیزی را نیافریده، مگر این که او را به پیروی از ما فرمان داده است».

نفرین امام حسین علیه‏السلام

روز عاشورا، هنگامی که سراسر بدن امام حسین علیه ‏السلام مجروح شده بود و امام واپسین لحظات زندگی را می‏گذراندند، فرد ناپاکی از لشگر یزید با گستاخی صدا زد: «ای حسین! آیا نمی‏بینی که آب فرات چنان موج می‏زند؟ از آن نخواهی آشامید تا مرگ را با لب تشنه بچشی». این گفتار جسورانه، امام را سخت ناراحت کرد؛ تا آنجا که از خداوند درخواست کرد: «خدایا! این شخص را در شدت تشنگی بمیران». پس از مدتی، همین شخص ناپاک، بیماری تشنگی گرفت؛ به گونه‏ای که هر چه آب می‏آشامید، سیراب نمی‏شد. روزی آن‏قدر آب خورد که از دهانش بیرون آمد و وضع او به همین حال بود تا در شدت تشنگی و خواری مُرد و با ذلت و بیچارگی به جهنم رفت.

حجّتی دیگر برای دشمنان

پس از عاشورا، هنگامی که لشگر یزید سر مطهر امام حسین علیه ‏السلام و یارانش را به سوی شام می‏بردند، شبی به خوردن غذا سرگرم شدند. ناگهان دیدند قلمی از آهن در دیوار دیده شد که با خون نوشت: «آیا کسانی که در قتل حسین علیه‏السلام شرکت داشتند، امید دارند که در روز قیامت مشمول شفاعت جدش، رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم شوند؟». این واقعه، به جز کتاب‏های شیعه، در چند منبع اهل سنت نیز آمده است.

کنیه اباعبداللّه‏

شاید علت اعطای کنیه «ابا عبداللّه‏» به امام حسین علیه‏السلام از سوی پیامبر گرامی اسلام و بی‏تردید از ناحیه خداوند متعالی، خلوص او در برابر حضرت حق بود. کسی که در روز عاشورا کمال بندگی و عبودیت را در عرصه گیتی به نمایش گذاشت و با انجام برترین عبادت قهرمان میدان عبودیّت ذات اقدس الهی شد. همچنین از آنجا که «اب» در لغت به معنای معلم و مربی نیز استعمال شده است، سیّدالشهدا علیه ‏السلام پدر و مربی تمام بندگان خداست و در حقیقت، جاودانگی پرستش خدای سبحان در زمین، از آثار وجودی اوست؛ همان‏گونه که امام رضا علیه‏السلام درباره کنیه «ابوالقاسم» برای پیامبر اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم فرمود: «از سویی علی علیه‏السلام تقسیم کننده بهشت و جهنم است و از سوی دیگر، وی از اوان کودکی دست پرورده رسول اکرم صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم بود. پس او «ابوالقاسم» است»
روايت جانسوز از امام رضا عليه‌السلام براي محرم

قالَ علي ابن موسي الرِّضَا عليه السلام:

إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيةِ يحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَ

فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا

وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا

وَ سُبِي فِيهِ ذَرَارِينَا وَ نِسَاؤُنَا

وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا

وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا

وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا

امام رئوف، علي ابن موسي الرضا عليه السلام فرموده اند:

محرم ماهي بود که در دوران جاهليت، خونريزي در آن را حرام مي دانستند

اما در اين ماه، خونِ ما حلال شمرده شد؛

حرمتِ ما هتک شد؛

فرزندان و زنانِ ما به اسيري گرفته شدند؛

آتش در اموال ما افکنده شد؛

و هر آنچه داشتيم به تاراج برده شد؛

و در مورد ما پاسِ حرمتِ رسول الله نگهداشته نشد...

سند و فضيلت زيارت عاشورا
زيارت عاشورا اگرچه به حسب ظاهر از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام نقل شده ؛ زيرا صفوان كه از ياران امام باقر و امام صادق عليهماالسلام است مى گويد: ((من در روز عاشورا در خدمت امام باقر عليه السلام بودم كه اين زيارت را قرائت فرمودند)).
همچنين مى گويد: ((امام صادق عليه السلام پس از زيارت اميرالمؤ منين عليه السلام به طرف كربلا اشاره كردند و اين زيارت را قرائت كردند)).
اما در واقع اين زيارت از ناحيه خود خداوند متعال نازل شده و از احاديث قدسى است ؛ چون شيخ عباس قمى در مفاتيح الجنان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه : ((آن حضرت از پدر بزرگوارش و ايشان از اجداد طاهرينش و آنان از پيامبر اكرم و آن حضرت از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احديّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسين عليه السلام را با اين زيارت ، از دور يا نزديك زيارت كند، زيارت او را مى پذيرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمايم )).
سپس امام صادق عليه السلام به صفوان مى گويد: ((هر گاه حاجتى پيدا كردى اين زيارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد)).
همچنين در بحارالانوار از علقمة بن محمد حضرمى از امام باقر عليه السلام حديثى را نقل كرده كه مضمونش چنين است كه حضرت فرمود: ((هر كس امام حسين عليه السلام را با اين زيارت (زيارت عاشورا) زيارت كند خداوند متعال صد هزار هزار درجه به او بدهد و مثل كسى باشد كه با امام حسين عليه السلام شهيد شده باشد و از آن روزى كه امام حسين عليه السلام شهيد شده و هر پيغمبر و رسولى و هر كس كه آن حضرت را زيارت كرده خداوند ثواب همه آنها را در نامه اعمال او بنويسد)).(1)
همانگونه كه در بحث خداشناسى ، اول بايد انسان ظرف وجودى اش را از همه آلودگى ها پاك كند و با گفتن ((لا اله )) نفى الوهيت از همه خدايان دروغين و طواقيت بنمايد آنگاه با گفتن ((الا اللّه )) تسليم در مقابل حضرت احديت شود.
در زيارت عاشورا نيز همين مسأ له حاكم است و به قول عرفا و حكما، اول بايد تخليه صورت گيرد سپس تحليه انجام شود؛ يعنى براى اينكه انسان ملبّس به لباس مقدس تولاّ و تبرّا شود و شيعه و پيرو بودن خود را به اثبات برساند اول بايد از دشمنان حضرات معصومين تبرّى بجويد و ظرف وجودى اش را پاك سازد تا خودش را آماده كند براى تقديم سلام به حضور مقدس امام حسين و اولاد و اصحاب آن حضرت .
روى اين حساب است كه در زيارت عاشورا دستور داده شده كه اول بايد دشمنان و ظالمان و ستمگران به خاندان عصمت و طهارت را لعن و نفرين كرد بعد خدمت امام حسين عليه السلام سلام داد. اما براى اينكه انسان كاملاً دشمنى خود را نسبت به دشمنان اهل بيت و امام حسين عليه السلام و دوستى خود را نسبت به خاندان پيامبر اكرم مخصوصاً حضرت اباعبداللّه الحسين برساند بايد اول صد مرتبه لعن و نفرين كند بعد صد مرتبه سلام و درود و تحيت . كه منقول است خيلى از بزرگان و مراجع و عرفا، زيارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام مى خواندند از جمله نقل شده كه امام خمينى رحمه الله عليه چنين زيارت مى كردند.
همچنين حضرت آية اللّه العظمى بهجت مى گويد: ((شيخ انصارى زيارت عاشورا با صد لعن و سلام مى خواندند)).
بنابراين ، زيارت عاشورا محكى است كه شيعيان و دوستان اهل بيت را به منصّه ظهور و بروز مى رساند و به همين جهت است كه دشمنان خاندان نبوت و رسالت ، مخصوصاً وهّابيها، در كربلا و نجف و عتبات عاليات و مكه و مدينه از به همراه بردن و خواندن مفاتيح مخالفت مى كنند كه عمده مخالفتشان به خاطر زيارت عاشورا است .
چند تذكر در مورد زيارت عاشورا


چون در خيلى از كتب ادعيه معتبره اين جملات جزء زيارت عاشورا آمده لذا خواندن اين جملات الزامى است .




و امّا فضيلت تربت سيّدالشّهداء عليه السلام
در فضيلت تربت سيدالشهداء همين بس كه در روايت آمده كه : ((خاك كربلا از چهار فرسخ تا چهار فرسخ از خاك بهشت است و در روز قيامت ضميمه بهشت خواهد شد)).
شاهد اين روايت هم قضيه اى است كه بين يكى از منجمين غربى و يك عالم شيعى اتفاق افتاده كه منجم مزبور ادعا مى كرده كه هر كس هر چه سؤ ال كند او جواب مى دهد؛ عالم شيعى ، قطعه اى از تربت سيدالشهدا را در داخل دست خود مى گيرد و مى گويد: اين چيست ؟ منجم مزبور پس از لحظاتى تأ مل رنگ چهره اش متغير مى شود و مى گويد: من مى دانم داخل دستت چيست آن قسمتى از خاك بهشت است اما متحيّرم از اينكه چگونه در دست تو قرار گرفته ! و بعد از اينكه مى فهمد تربت فرزند پيامبر اسلام است مسلمان مى شود.
قضيه ديگرى كه من خود از نزديك شاهد آن بودم اين است كه : حدود 20 سال پيش در روستاى ما به نام ((روستاى دستجرد قاقزان )) از توابع استان قزوين كه رودخانه نسبتاً بزرگى از دروازه روستا مى گذرد و در ايام بارندگى از آنجا سيل جارى مى شود، روزى سيل مهيب و زيادى آمد، جورى كه مردم همه به وحشت افتادند و هر لحظه هم مقدار و شدّت سيل بيشتر و وحتشتناك تر كى شد و عنقريب بود كه سيل وارد كوچه ها و خانه ها گردد و تلفات و خسارات سنگينى را به بار آورد. در اين هنگام به ذهن فرد يا افرادى خطور كرد كه اگر مقدارى تربت سيدالشهدا بريزند سيل فروكش مى كند، همين كار را كردند به فاصله خيلى كم سيل مقدارى فروكش كرد و هر لحظه كمتر و كمتر شد تا جايى كه ديگر خطر رفع شد و مردم از اضطراب و وحشت و نگرانى بيرون آمدند.
از اين قبيل قضايا در عظمت تربت سيدالشهدا الى ماشاءاللّه است كه ما بخشى از اين داستانها را در كتاب حاضر آورده ايم .
بنابراين ، كسانى كه تربت به همراه دارند حالا چه براى تبرّك و چه براى نماز - بايد احترام آن را نگه دارند. حتى كسانى كه به زيارت كربلا و عتبات عاليات مشرّف مى شوند (ان شاء اللّه خداوند به همه آرزومندان قسمت كند) بايد احترام آنجا را نگه دارند و بدانند كه در زمين بهشت دارند قدم بر مى دارند.
از مقدس اردبيلى نقل شده كه وقتى به كربلا مشرّف مى شد به دستشوييهاى آنجا نمى رفت بلكه به نوعى از انواع در بيرون چهارفرسخى تخلّى مى كرد.
با اينكه خوردن خاك حرام است اما خوردن مقدار كمى از تربت امام حسين عليه السلام نه تنها حرام نيست بلكه سفارش به خوردنش شده و دواى هر دردى است ، چنانچه امام صادق عليه السلام فرموده :
((ما مريضهايمان را با تربت شفا مى دهيم )).
البته اگر ما از تربت استفاده كرديم و دردمان دوا نشد به تربت بى اعتقاد نشويم ؛ چون امام صادق عليه السلام فرموده :
((وقتى تربت را از كربلا مى برند جن خودشان را به تربت مى مالند و اثر آن را مى برند لذا فرموده وقتى تربت را مى بريد زياد نام خدا را بر آن بخوانيد تا سالم بماند)) و تربت سالم محال است اثر نكند.
سؤ ال :
در اينجا سؤ ال مشتركى مطرح مى شود و آن اينكه : چرا خداوند در زيارت و تربت امام حسين عليه السلام اين همه ثواب و فضيلت قرار داده كه در دنيا اين همه فوايد دارند و دواى هر دردى هستند و در آخرت هم داراى آن همه ثواب مى باشند كه زيارت عاشورا از همه زيارتها بالاتر است و تربت امام حسين هم از همه تربت ها حتى خاك كعبه و حرم پيغمبر بالاتر است ؟!
جواب :
در اينجا يك جواب نقضى مى دهيم و يك جواب حلّى :
اما جواب نقضى : همانطور كه خداوند در بعضى از گياهان ، اثر شفا بخشى قرار داده و در بعضى قرار نداده چه اشكال دارد كه در زيارت و خاك و تربت هم همين كار را كرده باشد، يعنى در تربت و زيارت سيدالشهدا اين اثر را قرار داده باشد اما در غير آنها نه حتى در خاك خانه خودش .
اما جواب حلى : و علت اينكه چرا فقط در زيارت و تربت سيّدالشّهدا چنين اثرى را قرار داده و لا غير بخاطر اين است كه مصيبت امام حسين از همه مصيبتها اعظم بوده حتى على عليه السلام كه اول مظلوم عالم است و حضرت صديقه طاهره كه اول مظلومه عالم است مصيبتشان در مقابل مصيبت امام حسين كوچك است ؛ زيرا وقتى حضرت امام حسن مجتبى مسموم گرديده بود و امام حسين عليه السلام بالاى سر آن حضرت گريان بود امام حسن خطاب به امام حسين عليه السلام فرمود: ((حسين جان ! چرا گريان هستى هيچ مصيبتى به مصيبت تو نمى رسد)) و جمله معروف ((لا يوم كيومك يا اباعبداللّه )) را امام حسن عليه السلام در همين جريان فرمودند.
1 اگر قرائت صد بار لعن و سلام در هنگام زيارت عاشورا باعث عسر و حرج و يا سبب نخواندن زيارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعن ها و سلام ها بگويد: ((تسعاً و تسعين مرّه )) ان شاء اللّه ثواب زيارت كامل را خواهد داشت . 2 در مفاتيح الجنان چند جمله در حاشيه زيارت عاشورا آمده يعنى : ((و بالبرائة ممّن قاتلك و نصب لك الحرب و بالبرائة ممن اسّس اساس الظلم و الجور عليكم و ابرء الى اللّه و الى رسوله )) . 3 يكى از ويژگى هاى زيارت عاشورا علاوه بر ثواب عظيم اخروى كه ذكر گرديد باعث بر آورده شدن حاجتهاى لاعلاج است ، شاهدش هم داستانهايى است كه در كتاب آمده ؛ بدين سبب سفارش ‍ مى شود هر كس براى هر حاجتى كه متوسل به اين زيارت شريف مى شود 40 روز مرتب آن را قرائت نمايد و افضل اوقات آن نيز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است . 4 بعد از خواندن زيارت عاشورا حتماً دو ركعت نماز زيارت امام حسين عليه السلام را بخواند كه همانند نماز صبح مى باشد. 5 بعد از زيارت عاشورا و دو ركعت نماز، دعاى علقمه حضرمى را نيز بخواند كه در مفاتيح الجنان با نام ((دعاى بعد از زيارت عاشورا)) آمده است . 6 اگر كسى بتواند زيارت عاشورا را روزى دو بار بخواند خيلى خوب است ؛ يعنى يكبار اول شب و يا آخر روز و يك بار هم اول صبح و قبل از طلوع آفتاب ؛ زيرا از عارف بزرگ و جمال العارفين حضرت آية اللّه سيد على آقا قاضى تبريزى منقول است كه بعد از ارتحالشان كسى ايشان را در عالم رؤ يا ديد و سؤ ال كرد: چه عملى در آنجا از همه مهمتر است ؟ مى فرمايد: ((زيارت عاشورا. بعد مى گويد: من پشيمانم كه چرا روزى يكبار زيارت عاشورا را قرائت كردم و دوبار نخواندم )).

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابايي
7 آذر 90 7:57
پیامبر (ص): شوهرت جنت و دوزخ تو است / حدیث های عاشقانه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: « فَإِنَّمَا هُوَ جَنَّتُکِ وَنَارُکِ » شوهرت جنت و دوزخ تو است ***** حضرت رسول (ص): در وقت پوشیدن لباس و بر آمدن به‌سوی کار و یا وظیفه اش، در مقابل شوهرت ایستاده باش و تا دم در او را بدرقه نما. ***** پیامبر اکرم (ص): با پوشیدن بعضی لباس های معین، وی را احساس رغبت بده و برای وی لباس اختیار کن.
بابايي
7 آذر 90 7:58
این ۳ رفتار زنانه که مردان را اذیت می کند در واقع نعمت هستند!! غلامرضا قاسمی کبریا دکترای رواشناسی و مشاوره می‌گوید: معمولاً مردان از ۳ رفتار زنان گله‌مند هستند؛ اما نمی‌دانند که رفتارها نعمتی است از طرف خداوند که باعث منفعت و پیشرفت آنها می‌شود. ۱-پرحرفی برخی از مردان از پرحرف بودن زنان گله مند هستند. اگر مرد بداند که پرحرفی زنان بسیار مفید است و این رفتار نعمتی از جانب خداوند است که به زنان داده تا بتوانند از این طریق روابطی عاطفی با همسرشان ایجاد کنند. اگر زنان مانند مردان کم حرف باشند، همه دنیا و عالم منزوی می‌شوند و رابطه صمیمی و خوبی وجود ندارد. پرحرفی زنان باعث می‌شود که فرزند آنها تکلم یاد بگیرد. از زمانیکه مادر باردار است تا زمانیکه به دنیا می‌آید با فرزندش حرف می‌زند و در رفتار و تکلم فرزند تاثیر بسزایی دارد. ۲-خرید کردن و حس تنوع طلبی برخی از مردان زنان را به خریدن اشیاء تزیینی و متنوع و هزینه کردن بی مورد متهم می‌کنند؛ اما نمی‌دانند که اگر این خصوصیات در زنان وجود نداشت، تنوع غذا، جذابیت‌های محیطی که خود یک نعمت محسوب می‌شود، نبود و مردان از آن بی‌بهره بودند. اگر زندگی فقط براساس ذائقه مردان بود، همه افراد مانند انسانهای اولیه در غار زندگی می‌کردند. این رفتار زنان باعث می‌شود تا تنوع در دنیای پیرامون مردان ایجاد شود و از آن لذت ببرند. زمانی‌که مرد توجه‌ای به این زیبایی‌ها و تنوع نکند، به نظرش افراط می‌آید وهمیشه از این بابت شاکی است که زن هزینه بی‌مورد می‌کند و با این کار همسرش مخالف است. زنان باید سلیقه مردان را هم در این مورد به کار گیرند تا احساس نارضایتی نکنند. ۳- چشم هم چشمی چشم و هم چشمی زنان یکی دیگر از رفتارهایی است که موجب آزار مردان می‌شود؛ اما مردان باید بدانند که اگر این خصوصیات نباشد البته نه در حد افراط، رقابت ایجاد نمی‌شود و هیچ انگیزه و پیشرفتی در زندگی آنها صورت نمی گیرد.