خاطره دوماهگي پسر گلم
سلام پسر گلم
قبل از اينكه خاطره دو ماهگي تو بنويسم بابت شعر اي خوشكلي كه برام نوشتي ممنونم خيلي خوشكلن. منم خيلي خيلي دوست دارم پسر گلم
عزيز دلم دوشنبه دوم خرداد دو ماهت تموم شد و رفتي تو 3 ماهگي . همون روز نوبت بهداشت داشتي . خانم بالاگبري واكسن سه گانه و هپاتيت به پاهاي خوشكلت تزريق كرد و قطره فلج اطفال بهت داد. من تورو تو بغلم گرفته بودم و دست ها و پاهات رو گرفتم تا بهت واكسن بزنه . خيلي گريه كردي . منم تنها بودم بابايي سر كار بود مجبور شدم تنها ببرمت. با اينكه هر 4 ساعت يكبار قطره استامينوفن بهت مي دادم ولي تا ديروز تب داشتي روز اول خيلي بي حال بودي فرداش بهتر شدي ولي تب داشتي . امروز خوب خوب شدي عزيز دلم . وزنت 5كيلو و 800 گرم شده و قدت 58 سانت . بعد از بهداشت رفتيم خونه ي مادر جون ولي تو بي حال و خواب بودي .
اينم عكساي دو ماهگيت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی