بزرگ شدن فرشته ي كوچولوي من

سلام پسر گلم عزيز دلم 

اي كاش مي دونستي چقدر دوست دارم عزيزم . فرشته كوچولوي من دو روزه كه يه كمي چپ مي شي و خودت مي ري رو پهلوت. مامان قربونت بره   پنج شنبه مي ري تو 4 ماه. از الان سعي مي كني چپ بشي و عروسك هايي كه بالا سرت گذاشتم رو دست مي زني آفرين پسر عزيزم.

نمي دوني چقدر از اينكه شاهد بزرگ شدن لحظه به لحظت هستم لذت مي برم و شادم ماماني.

خيلي دوست دارم مامان جون . مطمئن باش هميشه از كارهايي كه مي كني و از شيرين كاري هات لذت مي برم و ذوق مي كنم حتي اگه بزرگ بشي. هميشه همين جوري عاشقانه نگات مي كنم و از نگاه كردن به تو لذت مي برم هميشه پسرم حتي اگه بزرگ بشي . مطمئنم هميشه توي هر سني كارهايي مي كني كه من بهت افتخار كنم و شاد بشم.

عزيز دلم يه خبر خوب برات دارم و يه خبر بد. اول خبر خوبه رو مي گم. ديروز با يكي از دوستام كه دو سال ازش خبر نداشتم صحبت كردم . ما از دوم دبيرستان با هم دوست بوديم و رابطمون خيلي خوب بود اما يه اتفاقاتي افتاد كه بر خلاف ميل دوتامون دوسال ازهم فاصله گرفتيم و من ديروز از اينكه تونستم باهاش صحبت كنم خيلي خوشحال شدم. خبر بدم هم اينه كه خاله مهديه كه تازه يكماه صاحب يه ني ني شده بود (يك ماهه باردار شده بود.) اونو از دست داد. . خيلي ناراحت شدم اميدوارم هرچه زودتر خدا يه فرشته كوچولو مثل تو پسر گلم بهش بده .